لــعل سـلـسـبیــل
سوسک قهوه ای ، چشمهای ریزش را توی چشمهای من دوخت و گفت: ببینم! اگه یه موجود گنده ، اونم خیلی گنده ! شاید هزار برابر خودت ازت بترسه، تو چه احساسی پیدا می کنی؟ سوسک قهوه ای این را گفت ، شاخک هایش را چند بار توی هوا تکان داد و آواز خوان و سرخوش از من دور شد.
نوشته شده در دوشنبه 88/1/31ساعت
11:54 عصر توسط هـاجـر زمـانـی نظرات ( ) | |
Design By : LoxTheme.com |